سخنی در وجه تسمیه اندبیل و بیله دیر
از روزگاران گذشته روستای اندبیل با همین نام خوانده شده است ، این روستا در دهستان خانندبیل شرقی ، بخش مرکزی شهرستان خلخال و در شمال شرقی شهر خلخال واقع شده است . در مورد وجه تسمیه واژه ی اندبیل به قاطعیت نمی توان ابراز نظر کرد و به قاطعیت نمی توان گفت که ریشه این واژه را باید در کدام زبان جست ؟
اندبیل یا از ترکیب" اند ، ه و بیل "و یا ازترکیب " ان ، ده ، بیل " ساخته شده است .حال به معنی تک تک این واژه ها در لغت نامه ها و فرهنگ ها پرداخته و در حد وسع توضیح داده می شود .
واژه" اند " در معانی گلاب و کاه گل ، عدد مجهول از سه تا نه ، پسوند مزید مؤخر امکنه و ...آمده است که هیچ یک با واژه ی اندبیل مطابقت ندارد .
در فارسی واژه ی اندخوی به معنی بست ، قلعه ، شهر و پناه و واژه ی اندخواره به معنی جای پناه و محل تحصن و حصاره می باشند.
از طرفی اندبیل " ان ، ده ، بیل" تلفظ می شود ؛بنابر این به معانی هریک می پردازیم :
" ان " به لغت زند و پازند ،در معنی مادرآمده است( برهان قاطع ، آنندراج ، آنجمن آرا ) وآنا در زبان ترکها و آما در زبان سومریان معنی مادر می دهد.البته در معانی دیگری نیز آمده که هیچ کدام با واژه ی اندبیل مطابقت ندارد.
در زبان سومری آبا ، آد و آدا معنی پدر می دهند. در هزوارش " آب " به معنی پدر است.
طبق لغت سومریان اگر " ان " کوتاه شده آنا به معنی مادر و" ده " کوتاه شده آدا و به معنی پدر باشد ." ان ، ده " معنی پدرمادر ( پدربزرگ ) می دهد. با توجه به این که بیل در لغت سومری در معانی پختن ، سرخ کردن و بازی با دسته چوب می دهد ، اینگونه به نظر می رسد که واژه اندبیل ، واژه ای سومری نیست و در ترکی اگر ان را مخفف آنا و ده را مخفف دده در نظر بگیریم برای واژه بیل معانی که با واژه ی اندبیل مطابقت داشته باشد یافت نشد .
بیل در لغت نامه دهخدا در معانی متفاوت به کار رفته است ولی در اینجا آنچه که ذهن را به خود معطوف می دارد، آورده می شود : بیل در معانی : 1- بیل ( هزوارش ) به لغت زند و پازند به معنی چاه می باشد مطلقا به عربی بیر خوانند . ( برهان ، آنندراج ، ناظم الاطبا) 2- بیل ظاهرا همچون ویل به معنی شهر می باشد و در آخر نام بعضی از شهرها به صورت مزید موخر آمده است : اربیل ( شهری در عراق عرب ) ، اردبیل (شهری در آذربایجان) ، اندبیل ( قریه ای در هروآباد)، صفدبیل (شهری است به ارمینیه بنا کرده انوشیروان)، قندابیل ( شهری است در مملکت سند )و ... .
البته بعضی محققان معتقدند که واژه ی بیل در واژه هایی مثل شورابیل ، به معنی کمره و دامنه کوه است : شورابیل( کمره شوره زار ) اردبیل ( دامنه کوه مرد قهرمان ) ، بیل داشی ( سنگ دامنه کوه ) ، بیله دره ( دماغه کوه و گندمی که در دامنه کوه سالها بماندو مزه اش از بین برود) و... .
اگرواژه ی اندبیل را ترکیبی از سومری – فارسی بدانیم در معنی شهر پدر بزرگ ( پدر مادر ) یا در معنی دامنه کوه پدر بزرگ خواهد بود و اگر فارسی بدانیم به معنی محل قلعه و بست ، محل پناه ،و یا قلعه ای در دامنه کوه خواهد بود . البته با توجه به وجود محله " قالا " در اندبیل معانی اخیردرست تربه نظر می رسد . برخی معتقدند که سکونت ابتدا در بیلی بوده است که به دلایلی مردم آنجا اندبیل را محل سکونت قرار داده و آنجا متروک شده است .
لازم به ذکر است که واژه ی بیل در واژه های بیلی – روستایی متروک با قدمت بسیاردر شمال اندبیل ونزدیک به اندبیل- در واژه ی بیله دیر - نام منطقه و چشمه ای در همان مکان در شمال شرق بیلی - دیده می شود .
از آنچه که گفته شد چنین به نظر می آید که بیل در واژه های اندبیل ، بیلی و بیله دیر در معانی چاه و جای عمیق، شهر و دامنه کوه است .
اندبیل ، بیلی و بیله دیر هر سه در دامنه کوه واقع شده اند . بیلی در فرهنگ آذربایجان به معنی اردک آمده است ، اما آنچه درست تر به نظر می رسد بیلی به معنی شهر و دامنه کوه می باشد ( ترکیبی از بیل و پسوند " ی " )
آنچه که در اینجا نیاز به بحث دارد تبدیل واژه ی بیله دیر به میر عدیل می باشد که درست به نظر نمی آید ؛ زیرا واژه ی " بیل " مشترکاً در هر سه واژه وجود دارد در لغت نامه دهخدا واژه بیله در معانی خشکی و جزیره ، میان دریا و رودخانه( برهان ، ناظم الاطبا )، زمین گشاد و خشک میان دو شاخه ، زمین خشک میان آب دریا و رودخانه و بیله دره و بیله درق در معنی دماغه ی کوه آمده است و شاید بیله دیر به معنی دره ای یا جای عمیقی در دامنه کوه باشد که با ظاهر این منطقه نیز مطابقت دارد .
از طرفی بیله دیر فقط نام چشمه نیست بلکه نام محدوده ای و منطقه ای است که چشمه ای به همین نام در آنجا واقع شده است.
دره در ترکی استانبولی به معنی جوی باریک است و در لغت نامه دهخدا ، در معنی گشادی میان کوه ، راهی که در کوه باشد و راهی باریک میان کوه آمده است .
جالب اینکه در محدوده جغرافیایی اندبیل اکثرمکانها ، کوه ها و چشمه ها در معنی غیر انسان آمده اند مثل نهره بند ، گیوره باشی ،ئولی داغی ، قارا یول داغی ، آهکلر ، آتشکده ، دیرین گه یی ،داغ زمی ، آق دم ، قالاکافا ، گئچک ، یتیم لر گیوره سی ، چول چولان و ...، البته چشمه ها در محدوده روستای اندبیل اکثراً با نام اشخاصی آمده اند که بانی آنها بوده اند .ولی در منطقه بیله دیر کمتر چشمه ای می توان یافت که به نام اشخاص باشد ، معمولا به نام محل چشمه و یا ویژگی های ظاهری آنهاست ،مثل ؛آتشکده بلاغی، قالاسینه سینین بلاغی ، زرجه خونی ، شورگل ، چاللی گوزه ، داشلی بولاغ ، و... .
در کتاب فرهنگ جامع نامها و آبادیهای کهن اصفهان در باره ریشه شناسی واژه ی اند آمده است : "اند قبیله یا طایفه ای از آریاییها بودند که نام خود را به صورت جمع بر امکنه مورد سکونت خود می نهادند."
در ایران ، افغانستان وترکمنستان روستا و شهرهای بسیاری هستند که با اند آغاز می شوند مثل ؛ اندآباد بالا و اند آباد پایین در زنجان ، اندیجان در اصفهان ، اند آب در اهر ،اند قان در بجنورد ،اندیکان در بروجرد ، انیمشک و اندیمن در سنندج ، اندخوی در ترکمنستان،اندخوار و اندخوی در شمال افغانستان و ... که در این صورت " ه " در واژه ی اندبیل نشانه نسبت و اتصاف ویا نشانه ای است که به آخر اسم یا صفت می پیوندد و نام مکان خاص می سازد .
منابع و مآخذ:
لغت نامه دهخدا-
فرهنگ معین-
فرهنگ عمید-
- دیوان لغات الترک ، شیخ محمود کاشغری
- سومئر دیلی ، شاپور نوروزی
- فرهنگ آذربایجان ، بهزاد بهزادی
- فرهنگ جامع نامها و آبادی های کهن اصفهان ، محمد مهریار
نویسنده : عاقله شعبانی اندبیلی
































https://telegram.me/andabil1کانال اندبیل در گذر زمان